داشتم با خودم میگفتم چه خوبه سه روز پشت سر هم حالم خوبه. میخام یکی یکی اون کارایی که توی برای خودم نوشتم رو انجام بدم. مهم نی که قبول نکردن تا الان انجام بدم :) مهم نی قولاشونو یادشون رفت. حرفاشونو یادشون رفت.  ولی من هنوز رویاها و حرفام یادمه. به روش خودم قانونارو دور میزنم! ماموریت دوباره اغاز میشود :) 

ولی هنوز هم جرئت نکردم برم بیرون:/ خیلی خوب تونستن این رو درونم سرکوب کنن:/ البته اینکه هنوز هم بی جا و مکانم هم بی تاثیر نی ولی مثل اون روز که به سارا گفتی بریم بیرون جا خودش پیدا میشه. برو بیرون جا خودش پیدا میشه.

مهم نیست چند بار با سارا میریم میگردیم جا هم پیدا میشه :) یک جا خوب که بشه هر کاری که دلم میخاد بکنم.

کاش بابام زودتر بره دیارشون.

میخامم کاری کنم دو قسمت شه خوابم میخام از این به بعد دو تا 7 بیدار بمونم. هفت تا ده یازده دوباره بخوابم تا دوازده. ولی باید خب شب عصر جدید نبینم خندوانه نبینم هیچی نبینم. ولی لذتی که شب داره هیچ روزی توش نیست.

 

جزو معدود دفعاتیه که از وقتی موهای جلومو کوتاه کردم تا از حموم اومدم بیرون سشوار کردم و گذاشتم بیاد جلوی چشمام. 

حالا من نمیودنم طراحی کنم یا از موهام لذت ببرم:/

 

یاه یاه چقدر این اهنگ جدید  وی عضو بی تی اس رو هم دوست دارم ولی بلاگ خر شده نمیزاره بزارم پخش انلاین:/ خواستید دانلود کنید

 

 

 

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین جستجو ها